
معنی جارجاریه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جارجاریه در گویش ها و لهجه.
معنی جارجاریه
نام روستا.
جارجاریه در لغت نامه دهخدا
( جارجاریة ) جارجاریة. [ ] ( اِخ ) قریه ای است نزدیک به شط بغداد مابین مشرق و جنوب بغداد. از جارجاریة تا شهر بغداد بخط مستقیم پانزده فرسخ است. ( مرآت البلدان ج 4 ص 43 ).
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جارجاریه
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر دلم برای باغچه می سوزد فروغ فرخزاد
تحلیل مقایسه ای نگرش شاملو و نیما در وزن شعر
Latest posts by sahar (see all)
- لاله سیراب – نفسی داشتم و ناله و شیون کردم - بهمن 9, 1401
- ناله ناکامی – برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم - بهمن 9, 1401
- زندان زندگی – تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم - بهمن 9, 1401