
معنی جادو زبان به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جادو زبان در گویش ها و لهجه.
معنی جادو زبان
شیرین سخن.
معنی جادو زبان در فرهنگ فارسی
( صفت ) چرب زبان شیرین گفتار.
معنی جادو زبان در فرهنگ عمید
=جادوسخن.
معنی جادو زبان در لغت نامه دهخدا
جادوزبان. [ زَ ] ( ص مرکب ) کنایه از شاعر فصیح. ( آنندراج ). چرب زبان. شیرین گفتار. رجوع به جادوزبانی شود.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جادو زبان
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی
Latest posts by sahar (see all)
- لاله سیراب – نفسی داشتم و ناله و شیون کردم - بهمن 9, 1401
- ناله ناکامی – برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم - بهمن 9, 1401
- زندان زندگی – تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم - بهمن 9, 1401