
معني دائره کشیدن به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ دائره کشیدن در گویش ها و لهجه ها.
معني دائره کشیدن
معنی : رسم کردن دائره.
کلمات هم قافیه با دائره کشیدن
هم قافیه : دمیدن ، رقصیدن ، خوردن.
دائره کشیدن در فرهنگ فارسی
رسم کردن دائره.
دائره کشیدن در لغت نامه دهخدا
دائره کشیدن. [ ءِ رَ / رِ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) رسم کردن دائره. حلقه کشیدن. رسم کردن خطی گرد که همه نقاط آن از مرکز بیک فاصله باشد :
ز خط کشید رخت گرد خویش دائره ای
فغان که رهزن دلها حصار پیدا کرد.
صائب.
صاحب آنندراج گوید:دائره کشیدن و ساختن آن است که سایلی برای خود یا غیری بجهت فراهم آوردن زری کاغذی گیرد و در آن شکل دائره ای کشد و بنام هر یکی چیزی بنویسد یا از دهنده بنویساند که به او رساند و این را در عرف هند چندا گویند :
در بزم زمانه بی نوایم ای کاش
مطرب ز برای من کشد دائره ای.
محمد قلی سلیم.
کشیده دائره صدره ز طوق قمری سرو
رعونت از قد موزون او گدائی کرد.
محسن تأثیر.
یک لب لعل کی از بوسه کندسیر مرا
بهر من دائره ای کاش نکویان بکشند.
وحید.
پیشنهاد و نظر شما برای معني دائره کشیدن
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر عاشقانه علی باقری خورآبادی
شعر قصه رنگ پریده خون سرد نیما یوشیج