شعر گندنا نیما یوشیج
بیشه بشکفته به دل بیدار است
یاسمن خفته در آغوشش نرم
سایه پرورده ی خلوت، توکا
می خرامد به چراکاهش گرم
اندر آن لحظه که مریم مخمور
می دهد عشوه، قد آرسته «لرگ»
در همان لحظه، کهن افرایی
برگ انباشته در خرمن برگ.
«گندنا» نیز درین گیراگیر
سر بیفراشته، یعنی که منم!
وندر اندیشه ی این است عبث
که به شاخی بتنم یا نتنم.
1326
قالب شعر: چهار پاره
کتابهای نیما یوشیج را از دست ندهید:



برای مشاهده ی تمام « کتاب های نیما یوشیج » اینجا کلیک کنید