شعر گل افشان خون هوشنگ ابتهاج

بلندا سرما که گر غرق خونش – گل افشان خون

  • بلندا سرما که گر غرق خونش – شعر گل افشان خون هوشنگ ابتهاج

     

    بلندا سرما که گر غرق خونش
    ببینی، نبینی تو هرگز زبونش

    سرافراز باد آن درخت همایون
    کزین سرنگونی نشد سرنگونش

    تناور درختی که هر چه ش ببری
    فزون تر بود شاخ و برگ فزونش

    پی آسمان زد همانا تبرزن
    که بر سر فرو ریخت سقف و ستونش

    زمین واژگون شد از آن تا نبیند
    در آیینه ی آسمان واژگونش

    بلی گوی عهدش بلا آزماید
    زهی مرد و آن عهد و آن آزمونش

    ز چندی و چونی برون رفت و آخر
    دریغا ندانست کس چند و چونش

    خوشا عشق فرزانه ی ما که ایدون
    ز مجنون سبق برده صیت جنونش

    از آن خون که در چاه شب خورد بنگر
    سحرگاه لبخند خورشید گونش

    خم زلفش آن لعل می نماید
    نگر تا نپیچی سر از رهنمونش

    بهارا تو از خون او آب خوردی
    بیا تا ببینی گل افشان خونش

    سماعی است در بزم او قدیسان را
    دلا گوش کن نغمه ی ارغنونش

    به مانند دریاست آن بی کرانه
    تو موجش ندیدی و دیدی سکونش

    نهنگی بباید که با وی بر آید
    کجا سایه از عهده آید برونش

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    نمونه ای از تاثیر ادبیات آلمان بر ادبیات معاصر ایران

    شعر پانزده سال گذشت نیما یوشیج

    شعر رهگذر فروغ فرخزاد

    شعری از محمد سعید میرزایی

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی هوشنگ ابتهاج

     

    اشعارهوشنگ ابتهاج

     

    مجموعه شعر سیاه مشق

     

    صفحه اینستاگرام هوشنگ ابتهاج

     

    کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج

     

    بلندا سرما که گر غرق خونش

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «بلندا سرما که گر غرق خونش ببینی، نبینی تو هرگز زبونش سرافراز باد آن درخت همایون کزین سرنگونی نشد سرنگونش تناور درختی که هر چه ش ببری فزون تر بود شاخ و برگ فزونش» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین هوشنگ ابتهاج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای هوشنگ ابتهاج بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «به مانند دریاست آن بی کرانه تو موجش ندیدی و دیدی سکونش نهنگی بباید که با وی بر آید کجا سایه از عهده آید برونش» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر گل افشان خون هوشنگ ابتهاج

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر گل افشان خون هوشنگ ابتهاج بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    One thought on “بلندا سرما که گر غرق خونش – گل افشان خون

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *