شعر پانزده سال گذشت روزش از شب بدتر نیما یوشیج
پانزده سال گذشت
روزش از شب بدتر
شبش از روز سیه گشته سیه تر
پانزده سال گذشت
که تو رفتی ز برم
من هنوزم سخنانی ز تو آویزه ی گوش
مانده بس نکته
ای پدر، در نظرم.
آه از رفتنت این گونه که بود
پانزده سال گذشت
هر شبش سالی و هر روزش ماهی
ولی از کار نکردم
ذره ای کوتاهی
زجرها را همه بر خود هموار
کردم و از قبل تنهایی
آنچه بگزیده برآوردم
وآنچه پروردم
داشت از گنج توام زیبایی.
پانزده سال گذشت
زآشیان گرچه به دور؛
گرچه چون مرغ ز طوفان زاباد
بودم آواره،
کردم از آن ره پرواز که بود
در خور همچو تویی.
من در این مدت، ای دور از من!
زشت گفتم به بدان،
کینه جستم زددان،
تیز کردم لب شمشیری کند
سنگ بستم به پر جغدی زشت
دائماً بر لب من بوده ست این:
«آی یکتا پدر!
پهلوانی کز تو
مانده این گونه پسر.
گوشه گیری که بشد
خانه ات ویزانه
نشد اما پسرت
عاجز بیگانه
نشد از راه به در
به فریب دانه.
آی! بی باک پدر!
پانزده سال گذشت
من هنوزم غم تو مانده به دل
تازه می دارم اندوه کهن
یاد چون می کنمت
خیره می ماند چشمانم
نگه من سوی تو است.
اردیبهشت 1320
قالب شعر: نیمایی
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
دیدگاه شما برای شعر پانزده سال گذشت نیما یوشیج
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر پانزده سال گذشت نیما یوشیج بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
برای ورود به اینستاگرام نیما یوشیج اینجا کلیک کنید
پیشنهاد ویژه برای نیما یوشیج:
- اوزان و بحرهای شعر فارسی - سپتامبر 24, 2023
- اشعار، ترجمهها و نقدهای احمد شاملو - سپتامبر 13, 2023
- اشعار احمد شاملو + بیوگرافی - سپتامبر 10, 2023
