شعر میرداماد نیما یوشیج
میرداماد، شنیدستم من
که چو بگزید بن خاک وطن
بر سرش آمد و از وی پرسید
ملک قبر که: «من ربک من.»
میر بگشاد دو چشم بینا
آمد از روی فضیلت به سخن:
اسطقسی ست- بدو داد جواب –
اسطقسات دگر زو متقن.
حیرت افزودش از این حرف، ملک
برد این واقعه پیش ذوالمن
که: «زبان دگر این بنده ی تو
می دهد پاسخ ما در مدفن.»
آفریننده بخندید و بگفت
تو به این بنده ی من حرف نزن
او در آن عالم هم، زنده که بود
حرف ها زد که نفهمیدم من
لاهیجان. 16 اردیبهشت 1309
قالب شعر: چهار پاره
کتابهای نیما یوشیج را از دست ندهید:



برای مشاهده ی تمام « کتاب های نیما یوشیج » اینجا کلیک کنید