بیابان را سراسر مه گرفته‌ست – مه

  • بیابان را سراسر مه گرفته‌ست – مه

     

    بیابان را، سراسر، مه گرفته‌ست.
    چراغِ قریه پنهان است
    موجی گرم در خونِ بیابان است
    بیابان، خسته
    لب بسته
    نفس بشکسته
    در هذیانِ گرمِ مه، عرق می‌ریزدش آهسته از هر بند.
    «ــ بیابان را سراسر مه گرفته‌ست. [می‌گوید به خود، عابر] سگانِ قریه خاموش‌اند.
    در شولای مه پنهان، به خانه می‌رسم. گل‌کو نمی‌داند. مرا ناگاه در
    درگاه می‌بیند، به چشمش قطره اشکی بر لبش لبخند، خواهد گفت:
    «ــ بیابان را سراسر مه گرفته‌ست… با خود فکر می‌کردم که مه گر
    همچنان تا صبح می‌پایید مردانِ جسور از خفیه‌گاهِ خود به دیدارِ عزیزان بازمی‌گشتند.»

    بیابان را
    سراسر
    مه گرفته‌ست.
    چراغِ قریه پنهان است، موجی گرم در خونِ بیابان است.
    بیابان، خسته لب‌بسته نفس‌بشکسته در هذیانِ گرمِ مه عرق می‌ریزدش آهسته از هر بند…

    ۱۳۳۲

     

    چراغِ قریه پنهان است

    همانطور که میدانیم نام این شعر «مه» است اما در میان مردم با نام «چراغِ قریه پنهان است» نیز شناخته می شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    بهاره خدابنده
    Latest posts by بهاره خدابنده (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»