
شعر عارضهٔ تازه بین که رخ به من آورد خاقانی – قصیده ۴۴
درباره بیماری خود
عارضهٔ تازه بین که رخ به من آورد
درد کهن بارگیر خویشتن آورد
تب زده لرزم چو آفتاب همه شب
دور فلک بین که بر سرم چه فن آورد
تفته چو شمعم زبان سیاه چو شمعی
کز تف گریه گذار در لگن آورد
شمع نه دندانه گردد از شکن آخر
در تنم آسیب تب همان شکن آورد
برحذرم ز آتش اجل که بسوزد
کشت حیاتی که خوشه در دهن آورد
طعنهٔ بیمار پرس صعبتر از تب
کاین عرض از گنجه نیست از وطن آورد
آتش تب در زمین گنجه همه شب
در دم من آه آسمان شکن آورد
صدمهٔ آهم شنید مؤذن شب گفت
زلزلهٔ گنجه باز تاختن آورد
چرخ بدی میکند سزای حزن اوست
بخت چرا بر من این همه حزن آورد
ظلم نگر، تیغ راست عادت خون ریز
آبله بین کان نکال بر سفن آورد
در دل خاقانی ارچه آتش تب خاست
آب حیاتش نگر که در سخن آورد
شعر درباره بیماری خود خاقانی
البته نام اصلی این شعر «درباره بیماری خود» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیدهسرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز میشود: «عارضهٔ تازه بین که رخ به من آور».
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان نا آشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
شعر عارضهٔ تازه بین که رخ به من آور اثر کیست؟
این شعر اثر خاقانی است.
- صبح خیزان بین قیامت در جهان انگیخته – ۱۹۲ - بهمن 16, 1401
- باز از تف زرین صدف، شد آب دریا ریخته – ۱۹۱ - بهمن 16, 1401
- ای تیر باران غمت، خون دل ما ریخته – ۱۹۰ - بهمن 16, 1401