روی-تو-خوش-می‌نماید-آینهٔ-ما

روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما – 3

  • دانلود دکلمه صوتی شعر روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما سعدی – غزل 3 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا چون می روشن در آبگینهٔ صافی.

    شعر روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما – غزل 3 – سعدی

     

    روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما

    کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا

     

    چون می روشن در آبگینهٔ صافی

    خویِ جمیل از جمالِ روی تو پیدا

     

    هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت

    از تو نباشد به هیچ روی شکیبا

     

    صیدِ بیابان سر از کمند بپیچد

    ما همه پیچیده در کمند تو عمدا

     

    طایرِ مسکین که مهر بست به جایی

    گر بکشندش نمی‌رود به دگر جا

     

    غیرتم آید شکایت از تو به هر کس

    درد اَحِبّا نمی‌برم به اطبا

     

    برخیِ جانت شوم که شمع افق را

    پیش بمیرد چراغدانِ ثریا

     

    گر تو شکرخنده آستین نفشانی

    هر مگسی طوطیی شوند شکرخا

     

    لعبت شیرین اگر تُرُش ننشیند

    مدعیانش طمع کنند به حلوا

     

    مردِ تماشای باغِ حسن تو سعدیست

    دستْ فرومایگان برند به یغما

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)

     

    روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما سعدی است. این قطعه‌ها توسط حمیدرضا محمدی، محسن رحمتیان، محسن لیله‌کوهی و سعیده تهرانی‌نسب و سهیل قاسمی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد

    سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی

    گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد

     

     

    معنی روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما

    روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا.

    ما به سان آینه‌ای هستیم که چهره تو را به خوبی باز می‌تابیم. زیرا آینۀ ما، صاف و پاکیزه و چهره تو زیبا و نمودنی است. دراین بیت ما، به آینه تشبیه شده‌است. [ نمودن = نشان دادن ].

     

    معنی چون می روشن در آبگینهٔ صافی

    چون می روشن در آبگینهٔ صافی خویِ جمیل از جمالِ روی تو پیدا.

    همانطور که میِ بی‌غش و روشن از درونِ شیشۀ صافی به خوبی نمایان می گردد. خصائلِ پسندیده تو نیز از زیبایی چهره‌ات آشکارا متجلّی است . [میِ روشن = شراب صاف و بی دُرد / آبگینه = شیشه / خویِ جمیل = خصلت و خُلقِ پسندیده / جمال = زیبایی و نیکویی]. در این بیت، خوی زیبای معشوق در حالی که از جمال او نمایان است ، به میِ روشن در آبگینۀ صافی، تشبیه شده‌است.

     

    معنی هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت

    هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت از تو نباشد به هیچ روی شکیبا.

    هر کس لحظه‌ای با تو به سر برد و یا به اندازه گامی با تو همراه باشد، از آن پس به هیچ حال تابِ شکیبایی نخواهد داشت.

    [به هیچ روی = به هیچ وجه].

     

    معنی هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت

    صیدِ بیابان سر از کمند بپیچد ما همه پیچیده در کمند تو عمدا.

    هیچ حیوانِ شکاری‌ای پذیرای کمند نمی‌شود و سر از آن می‌پیچد. اما ما صیدِ رامی هستیم که به عمد، خود را در کمند تو اسیر می ‌کنیم. یعنی ما مشتاقانه و آگاهانه اسیر تو هستیم.

    [صید = شکار ، آنچه بگیرند از وحش و جز آن / عمدا = از روی قصد و نیت ، به طور ارادی و اختیاری].

     

    معنی هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت

    طایرِ مسکین که مهر بست به جایی گر بکشندش نمی‌رود به دگر جا.

    پرنده مسکین وقتی به جایی دل بست مثل دل بستن کبوتران به حرم، دیگر حتی به قیمت جانش هم حاضر نیست به جای دیگری برود. ما دل بستۀ تو هستیم و تا پای جان ایستاده‌ایم.

    [طایر = پرنده / مسکین = ضعیف و ناتوان ، بیچاره و درمانده].

     

    معنی غیرتم آید شکایت از تو به هر کس

    غیرتم آید شکایت از تو به هر کس درد اَحِبّا نمی‌برم به اطبا.

    غیرتم قبول نمی‌کند که از تو پیشِ دیگران شکوه کنم . بنابراین دردی را که دوستان موجب آن هستند، برای درمان به طبیبان عرضه نمی‌دارم.

    [غیرت = رشک و حسد ، قهر و خشم، در اصطلاح، کراهت داشتن مشارکت دیگری است در عشق و از لوازم عشق، که هم متعلق به عاشق و هم متعلق به معشوق می‌باشد. عرفا قایل به غیرت الهی هستند و تعابیر گوناگونی از آن دارند / احبّا = جمع حبیب به معنی دوستان / اطبّا = جمع طبیب].

     

    معنی برخیِ جانت شوم که شمع افق را

    برخیِ جانت شوم که شمع افق را پیش بمیرد چراغدانِ ثریا.

    فدای جانت گردم، درست همان طور که چراغدان ثریا، یعنی خودِ خوشۀ پروین، پیش مرگ خورشید می گردد.

    [برخی شدن = فدا و قربان شده / افق = آسمان ، کرانۀ آسمان / چراغدان = هر جایی که در آن چراغ گذارند تا از باد و باران محفوظ ماند، در اینجا به معنی مطلقِ چراغ است / ثریا = پروین، مجموعه‌ای از شش یا هفت ستاره کوچک درخشان در صورت فلکی ثور که در ادبیات معمولا آن را به گردنبند یا خوشۀ انگور (خوشۀ پروین) تشبیه می‌کنند. (فرهنگ اصطلاحات نجومی )].

    در این بیت ثریا به چراغدان تشبیه شده است. سعدی در اینجا عاشق را به ستارۀ ثریا و معشوق را به خورشید تشبیه کرده است . همانگونه که ستارۀ ثریا به هنگامِ طلوع خورشید محو می‌شود. عاشق هم در برابر جلوه و جمالِ خورشیدگونِ معشوق محو می‌گردد.

     

    معنی گر تو شکرخنده آستین نفشانی

    گر تو شکرخنده آستین نفشانی هر مگسی طوطیی شوند شکرخا.

    اگر تو که شکرین می‌خندی، برای راندن مگس‌ها، یعنی مدعیان سودجو از گردِ خویش، آستین نفشانی. هر مگسی خود را طوطی شکرخایی می‌پندارد.

    [شکرخنده = معشوقی که دارای لبخند شیرین است / آستین فشاندن = به حرکت درآوردن آستین / شکرخا = کسی که شکر بخورد یا بجَوَد . در اینجا صفت طوطی است که شیرین سخن است].

     

    معنی لعبت شیرین اگر تُرُش ننشیند

    لعبت شیرین اگر تُرُش ننشیند مدعیانش طمع کنند به حلوا.

    همانگونه که اگر معشوقِ شیرین حرکات خشمگین ننشیند و مدعیان را از خود نراند. آنان به بهره مندی از شیرینی او طمع می‌کنند.

    [لعبت = در لغت به معنی عروسک / شیرین = صفت لعبت است که منظور، شیرین حرکاتی و نوش لبی معشوق می‌باشد / مدعیان = جمع مدعی به معنی ادعا کنندگان و لاف زنان، کسانی که دعوی هنر و عشق کنند ولی کم مایه و دروغگو هستند].

     

    معنی مردِ تماشای باغِ حسن تو سعدیست

    مردِ تماشای باغِ حسن تو سعدیست دستْ فرومایگان برند به یغما.

    فقط سعدی از باغِ زیبایی تو به تماشایی بسنده می‌کند و در خورِ آن است. والا خسیسان و فرومایگان به جای تماشا دست به یغما دراز خواهند کرد.

    [یغما = غارت و تاراج].

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی غزل روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما سعدی

    شخص ناشناس می‌گوید:

    برخی جانت شوم که شمع افق را

    پیش بمیرد چراغدان ثریا

    من پیشمرگت شوم همچون پروین که با برآمدن خورشید ناپدید میشود.

    ثریا=پروین=هفت خواهران

    از صورتهای فلکی که از بیش از 200 هزار ستاره تشکیل شده که به سبب فاصله بسیار دور از زمین تنها هفت تا از آنها دیده میشوند که به این گروه هفت خواهران یا هفت پیکر گویند

    در افسانه های یونانی خوشهٔ پروین، هفت دختر Iapetus (اطلس) پادشاه شهر آتلانتیس بودند که اوریون (صورت فلکی شکارچی) به دنبال آنها بود که برای فرار و رهایی به صورت هفت کبوتر در آمدند.

     

    محسن می‌گوید:

    صید بیابان سر از کمند بپیچد

    ما همه پیچیده در کمند تو عمدا

    هر شکار از دامِ شکارچی گریزان است و ما به اختیار در دام تو آمده ایم

     

    شخص ناشناس می‌گوید:

    روی تو خوش می نماید آینه ما

    روی تو زیبا جلوه میکند در دل و دیده ما

    یا: دیدن روی تو حال مرا خوش میکند

    کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا

    زیرا چشم و دل من پاکیزه است(زنگار و کینه ندارد) و روی تو هم نورانی و زیبا.

     

     

    معنی روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما چیست؟

    ما به سان آینه‌ای هستیم که چهره تو را به خوبی باز می‌تابیم. زیرا آینۀ ما، صاف و پاکیزه و چهره تو زیبا و نمودنی است. دراین بیت ما، به آینه تشبیه شده‌است. [ نمودن = نشان دادن ].

     

    شعر روی تو خوش می‌نماید آینهٔ ما اثر کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»