آسمان یکریز می بارد – شعر روی بندرگاه نیما یوشیج
آسمان یکریز می بارد
روی بندرگاه
روی دنده های آویزان یک بام سفالین در کنار راه
روی «آیش» ها که «شاخک» خوشه اش را می دواند
روی نوغانخانه، روی پل – که در سرتاسرش امشب
مثل اینکه ضرب می گیرند – یا آنجا کسی غمناک می خواند.
همچنین بر روی بالاخانه ی همسایه ی من (مرد ماهیگیر مسکینی
که او را می شناسی)
خالی افتاده ست اما خانه ی همسایه ی من دیرگاهی ست.
ای رفیق من، که از این بند دلتنگ روی حرف من با تست
و عروق زخمدار من از این حرفم که با تو در میان می آید از درد درون
خالی است
و درون دردناک من ز دیگرگونه زخم من می آید پر!
هیچ آوایی نمی آید از آن مردی که در آن پنجره هر روز
چشم در راه شبی مانند امشب بود بارانی.
وه! چه سنگین است با آدمکشی (با هر دمی رویای جنگ) این زندگانی.
بچه ها، زنها،
مردها، آنها که در آن خانه بودند،
دوست با من، آشنا با من در ین ساعت سراسر کشته گشتند.
قالب شعر: نیمایی
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
آسمان یکریز می بارد
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «آسمان یکریز می بارد / روی بندرگاه / روی دنده های آویزان یک بام سفالین در کنار راه» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نیما یوشیج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نیما یوشیج بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «بچه ها، زنها، / مردها، آنها که در آن خانه بودند، / دوست با من، آشنا با من در ین ساعت سراسر کشته گشتند.» از چه سطرهایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر روی بندرگاه نیما یوشیج
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر روی بندرگاه نیما یوشیج بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
برای ورود به اینستاگرام نیما یوشیج اینجا کلیک کنید
پیشنهاد ویژه برای نیما یوشیج:
کتابهای نیما یوشیج:

مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج

درباره هنر شعر و شاعری نیما یوشیج

یادداشت های روزانه نیما یوشیج
- من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت – 43 - می 15, 2023
- جراح – گوشهای از شب پیش - مارس 29, 2023
- و آخرین گلولهای که به او شلیک کردید – آبان 98 - مارس 29, 2023