ای خاک با تمام وجود بر چشمانش – شعر آرمیدن – کریستینا روزتی ای خاک با تمام وجود بر چشمانش بیارام دیدگان نازنینش را که خسته اند از تماشا برهم گذار او را تنگ در آغوش گیر بی آنکه جایی برای سرخوشی با خنده های بی ترحمش باقی گذاری و نه برای آه های[…]
بایگانی دسته بندی: کریستینا روزتی
آنگاه که مرده ام محبوب من-شعر آواز – کریستینا روزتی آنگاه که مرده ام محبوب من مخوان برای من آواز غم گل سرخی بر مزارم مگذار نه حتی سرونازی سایه دار چمن سبز باش به بالینم چون شکوه ژاله به وقت صبحدم خواه خاطرم زنده دار خواه فانیم می پندار سایه سرو را نخواهم دید[…]
قلب من چون پرنده – شعر محبوبم سوی من آمده است – کریستینا روزتی قلب من چون پرنده نغمه خوانی است که آشیان در نیلوفر آبی دارد قلب من چون درخت سیبی است که در زیر بار میوه های پر آب ، شاخسار خم کرده است قلب من چون صدف رنگین کمانی است که[…]
حتی ژرف تر از آنها – شعر همچون رودخانه ها به – کریستینا روزتی همچون رودخانه ها به جستجوی دریا حتی ژرف تر از آنها جان من به جستجوی توست در آن دورها آنجا که رودها بر بستر تنهایی خویش میگریند من نیز ناله میکنم همچون گلسرخی زیبا که هستی خود را بر قدرت[…]
آنگاه که خواهم رفت – شعر مرا به یاد آور – کریستینا روزتی آنگاه که خواهم رفت آنگاه که به سرزمین سکوت خواهم رفت آنگاه که دستان تو دیگر جایی برای آرمیدن من نخواهد بود نه دیگر هیچگاه بر نخواهم گشت برای بودن ، در کنار تو مرا به یاد آور آنگاه که روزها از[…]