
شعر ای دیو سپید پای در بند – دماوندیۀ دوم ملک الشعرا بهار
ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی ای دماوند
از سیم به سر، یکی کلهخود
ز آهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیو مانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت زخشم برفلک مشت
آن مشت تویی تو، ای دماوند
تو مشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پس افکند
ای مشت زمین بر آسمان شو
بر ری بنواز ضربتی چند
نینی تو نه مشت روزگاری
ای کوه نیم ز گفته خرسند
تو قلب فسردهٔ زمینی
از درد ورم نموده یک چند
تا درد و ورم فرو نشیند
کافور بر آن ضماد کردند
شو منفجر ای دل زمانه
وان آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین سخن همی گوی
افسرده مباش خوش همی خند
پنهان مکن آتش درون را
زین سوختهجان شنو یکی پند
گر آتش دل نهفته داری
سوزد جانت به جانت سوگند
بر ژرف دهانت سخت بندی
بر بسته سپهر زال پر فند
من بند دهانت برگشایم
ور بگشایند بندم از بند
ازآتش دل برون فرستم
برقی که بسوزد آن دهان بند
من این کنم و بود که آید
نزدیک تو این عمل خوشایند
آزاد شوی و بر خروشی
مانندهٔ دیو جسته از بند
هرّای تو افکند زلازل
از نیشابور تا نهاوند
وز برق تنورهات بتابد
ز البرز اشعه تا به الوند
ای مادر سر سپید بشنو
این پند سیاه بخت فرزند
برکش ز سر این سپید معجر
بنشین به یکی کبود اورند
بگرای چو اژدهای گرزه
بخروش چو شرزه شیر ارغند
ترکیبی ساز بی مماثل
معجونی ساز بیهمانند
از نار و سعیر و گاز و گوگرد
از دود و حمیم و صخره و گند
از آتش آه خلق مظلوم
و از شعلهٔ کیفر خداوند
ابری بفرست بر سر ری
بارانش زهول و بیم و آفند
بشکن در دوزخ و برون ریز
بادافره کفر کافری چند
زانگونه که بر مدینهٔ عاد
صرصر شرر عدم پراکند
چونان که بشارسان «پمپی»
ولکان اجل معلق افکند
بفکن ز پی این اساس تزویر
بگسل ز هم این نژاد و پیوند
برکن ز بن این بنا که باید
از ریشه بنای ظلم برکند
زین بیخردان سفله بستان
داد دل مردم خردمند
شعر ای دیو سپید پای در بند صوتی
پلیر زیر دکلمه های صوتی شعر ای دیو سپید پای در بند از ملک الشعرا بهار است. این قطعه ها توسط فرید حامد و فریدون فرح اندوز خوانده شده است.
مطالب بیشتر در:
ملک الشعرا بهارشعر مشروطه
وزن شعر: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعر: قصیده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
دل من پیر تعلیم است و من طفل زبان دانش – ۱۲۵
دانلود آهنگ درد سامان جلیلی + پخش آنلاین
گویند سیم و زر به گدایان خدا نداد
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
ای دیو سپید پای در بند
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ای دیو سپید پای در بند ای گنبد گیتی ای دماوند از سیم به سر، یکی کلهخود ز آهن به میان یکی کمربند» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «برکن ز بن این بنا که باید از ریشه بنای ظلم برکند زین بیخردان سفله بستان داد دل مردم خردمند» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر دماوندیۀ دوم ملک الشعرا بهار
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر دماوندیۀ دوم ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- خوشا بهارا خوشا میا خوشا چمنا _ 8 - بهمن 17, 1401
- یا که به راه آرم این صید دل رمیده را _ 7 - بهمن 17, 1401
- سیل خونآلود اشکم بیخبر گیرد تو را _ 6 - بهمن 17, 1401