شعر انگاسی 1 نیما یوشیج
نکو نشناخت انگاسی پسر را
بپرسیدش نشانی پدر را
کشیدش در بغل کای نور دیده
منت باشم پدر وز ره رسیده
بگریید آن پسر ابله تر از او
که: گر تو گم شوی ای بابا دلجو
کسی نشناسدم در بین مردم
بمانم بی نشان و تا ابد گم
19 آذرماه 1308
قالب شعر: مثنوی
کتابهای نیما یوشیج را از دست ندهید:


