
شعر اعتراضی
در این سرزمین
که کودکانش را می کشند
این دیوانِ انسان نما
دین را دستمایه کرده
خدا را هم به دار آویخته اند
و سال ها است به ریشِ سکوت
و التماسِ مان در حسينيه ها می خندند
ما اما دینی جدید بر می آوریم ، به نام [ انسانيت ]
و آن را ،
به مغز هاى پوسیده ی خود به خواب زدگان ، می آموزیم
عدالت را از بندِ زندان هايشان می رهانیم
و عشق و شرافت را طرح میزنیم
آزادی و صلح را طلب نه ، خود به دست می آوریم…
Latest posts by غ.ج (see all)
- شعر اعتراضی - آذر 6, 1401