تمرین شنیداری عروض با وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن

تمرین شنیداری با وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)

  • تمرین شنیداری با وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)

    (هزج مثمن اخرب)

     

    همانطور که در جلسه‌ی اولِ کارگاه آموزش عروض و قافیه گفتیم، بهترین و شیرین‌ترین راه برای یادگیری وزنِ شعر، خواندنِ شعر است. پس تا می‌توانید شعر بخوانید و تلاش کنید همراه با شعر خواندن به وزن شعر نیز فکر کنید. در اینجا درست خواندنِ شعر مهم‌ترین اصل است.

    بسیار مفیدتر خواهد بود اگر شعرها را بلند بلند با خودتان بخوانید تا علاوه بر چشم و ذهنتان، گوشتان نیز با عروض و قافیه و وزن شعر خو بگیرد.

    تلاش کنید هر شعر را براساس همان ریتم و وزنی که در کارگاه آموزش عروض و قافیه یادگرفته‌اید برای خودتان بخوانید.

    می‌گویند مولانا گاهی در حین ساختنِ شعر می‌رقصید، می‌خواهم بگویم که وزن شعر باید با تمام وجودتان یکی شود. به گونه‌ای شعر بخوانید و به گونه‌ای با هر شعر یکی شوید که گویی تک‌تکِ سلول‌های داخلی و خارجیِ تنِ شما بر پایه‌ی عروض و قافیه به حرکت درآمده‌اند.

     

    آموزش قافیه

    پیشنهاد می‌کنم در حین خواندنِ هر شعر ، به کلمات قافیه ، حروف قافیه ، ردیف و حروف الحاقیِ آن توجه کنید که مطلب قواعدِ قافیه برای شما مرور شود.

    در پایان هر شعر، قافیه و ردیف آن برایتان نوشته شده است. در پایان شعر آخر، چیزی ننوشته‌ایم. قافیه‌ی شعر آخر را شما برای ما در بخش دیدگاه‌ها بنویسید.

    برای تمرینِ بهتر بر وزن شعر می‌توانید یکی از شعرهای زیر را به انتخاب خودتان حفظ کنید تا در جلسه‌ی آینده با صدای شما بشنویم و لذت ببریم.

     

    بارها گوش دادن به وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن

    پلی‌لیست زیر برای راحتی شما قرار داده شده است. پیشنهاد ما این است که در طول روز بارها و بارها این شعرها را گوش دهید. فرقی نمی‌کند که در حال آشپزی هستید یا در حال رانندگی، اجازه دهید این موسیقی و این کلمات در گوش شما بارها و بارها تکرار شوند. و در هر زمان که تمرکزِ کافی داشتید، می‌توانید نگاهی به این صفحه بیندازید، و همین طور که در حال گوش دادن هستید، شعرها را از روی متن برای خودتان بخوانید. بگذارید وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن و موسیقی این شعرها در تمام سلول‌هایتان نفوذ کند و جاری شود.

     

     

    تمرین شنیداری با وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب) به کمک شعری از خاقانی:

     

    دل پیش خیال تو صد دیده برافشاند
    در پای تو هر ساعت جانی دگر افشاند

    لعلت به شکرخنده بر کار کسی خندد
    کو وقت نثار تو بر تو شکر افشاند

    شو آینه حاضر کن در خنده ببین آن لب
    گر دیده نه‌ای هرگز کاتش گهر افشاند

    از هجر تو در چشمم خورشید شود سفته
    از بس که مرا الماس اندر بصر افشاند

    نیش سر مژگانت ببرید رگ جانم
    زان هر نفسی چشمم خون جگر افشاند

    گر در همه عمر از تو وصلی رسدم یک شب
    مرغ سحری بینی حالی که پر افشاند

    بر تارک خاقانی از وصل کلاهی نه
    تا دامن خرسندی از خلق برافشاند

     

     

    در جلسه‌ی اول کارگاه عروض و قافیه ، قواعد قافیه را به شکل کاملی توضیح دادیم. موفق شدید قافیه و ردیف شعر بالا را تشخیص دهید؟

     

    ردیف: افشاند

    کلمات قافیه : بر، دگر، شکر، گهر و…

    حروف قافیه : _َ ر

     

    تمرین شنیداری با وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب) به کمک شعری از عطار:

     

    قد تو به آزادی بر سرو چمن خندد
    خط تو به سرسبزی بر مشک ختن خندد

    تا یاد لبت نبود گلهای بهاری را
    حقا که اگر هرگز یک گل ز چمن خندد

    از عکس تو چون دریا از موج برآرد دم
    یاقوت و گهر بارد بر در عدن خندد

    گر کشته شود عاشق از دشنهٔ خونریزت
    در روی تو همچون گل از زیر کفن خندد

    چه حیله نهم برهم چون لعل شکربارت
    چندان که کنم حیله بر حیلهٔ من خندد

    تو هم‌نفس صبحی زیرا که خدا داند
    تا حقهٔ پر درت هرگز به دهن خندد

    من هم‌نفس شمعم زیرا که لب و چشمم
    بر فرقت جان گرید بر گریهٔ تن خندد

    عطار چو در چیند از حقهٔ پر درت
    در جنب چنان دری بر در سخن خندد

     

     

    ردیف در شعر بالا: خندد

    کلمات قافیه : سخن، تن، دهن، من، کفن و …

    حروف الحاقی: یی که مصوت ای به حساب می‌آید.

    حروف قافیه : _َ ن

     

    تمرین شنیداری با وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب) به کمک شعر دیگری از عطار:

     

    ترسا بچه‌ای ناگه چون دید عیان من
    صد چشمه ز چشم من بارید روان من

    دی زاهد دین بودم سجاده نشین بودم
    امروز چنان دیدم زنار میان من

    سجاده به می داده وز خرقه تبرایی
    نه کفر و نه ایمانی درمانده ز جان من

    نه بنده نه آزادم نه مدت خود دانم
    این است کنون حاصل در بتکده جان من

    با دل گفتم ای دل زنهار مشو ترسا
    در حال دل خسته بشکست امان من

    گفتم که منم ای جان در پرده مسیحایی
    صد قوم دگر دیدم سرگشته بسان من

    گویند عطاری را چونی تو ز ترسایی
    حقا که درون خود کفر است نهان من

     

    ردیف در شعر بالا: من

    کلمات قافیه : نهان، بسان، امان، جان و…

    حروف قافیه : ان

     

    تمرین شنیداری با وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب) به کمک شعری از مولانا:

     

    گر زان که نه‌ای طالب جوینده شوی با ما
    ور زان که نه‌ای مطرب گوینده شوی با ما

    گر زان که تو قارونی در عشق شوی مفلس
    ور زان که خداوندی هم بنده شوی با ما

    یک شمع از این مجلس صد شمع بگیراند
    گر مرده‌ای ور زنده هم زنده شوی با ما

    پاهای تو بگشاید روشن به تو بنماید
    تا تو همه تن چون گل در خنده شوی با ما

    در ژنده درآ یک دم تا زنده دلان بینی
    اطلس به دراندازی در ژنده شوی با ما

    چون دانه شد افکنده بررست و درختی شد
    این رمز چو دریابی افکنده شوی با ما

    شمس الحق تبریزی با غنچه دل گوید
    چون باز شود چشمت بیننده شوی با ما

     

     

    ردیف در شعر بالا: شوی با ما

    کلمات قافیه : بیننده، افکنده، ژنده، خنده و…

    حروف الحاقی: یی که مصوت ای به حساب می‌آید.

    حروف قافیه : نده

     

    تمرین شنیداری با وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب) به کمک شعری از سعدی :

     

    آن دوست که من دارم وان یار که من دانم
    شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم

    بخت این نکند با من کان شاخ صنوبر را
    بنشینم و بنشانم گل بر سرش افشانم

    ای روی دلارایت مجموعه زیبایی
    مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

    دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من
    چون یاد تو می‌آرم خود هیچ نمی‌مانم

    با وصل نمی‌پیچم وز هجر نمی‌نالم
    حکم آن چه تو فرمایی من بنده فرمانم

    ای خوبتر از لیلی بیم است که چون مجنون
    عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم

    یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند
    از روی تو بیزارم گر روی بگردانم

    در دام تو محبوسم در دست تو مغلوبم
    وز ذوق تو مدهوشم در وصف تو حیرانم

    دستی ز غمت بر دل پایی ز پیت در گل
    با این همه صبرم هست وز روی تو نتوانم

    در خفیه همی‌نالم وین طرفه که در عالم
    عشاق نمی‌خسبند از ناله پنهانم

    بینی که چه گرم آتش در سوخته می‌گیرد
    تو گرمتری ز آتش من سوخته تر ز آنم

    گویند مکن سعدی جان در سر این سودا
    گر جان برود شاید من زنده به جانانم

     

    آیا موفق شدید قافیه و ردیف را پیدا کنید؟

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۴ از ۵
    بهاره خدابنده
    Latest posts by بهاره خدابنده (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»