آموزش‌های ویدیویی
اگر یک تن به گیتی درد یاران را طبیبستی

اگر از جفای محمدعلی شه

  • شعر اگر از جفای محمدعلی شه _ ادیب الممالک 

     

    اگر از جفای محمدعلی شه

    بر افتاد بنیاد و بنیان مجلس

     

    شگفتی نباشد که در بوستانها

    ز یک باد پژمرده صد شاخ نرگس

     

    حمای سلاطین و شیپور شب را

    بهم برزند بوق تون تاب مفلس

     

    محمدعلی بوق و تیز است ازیرا

    ز باد است ناطق بگند است مونس

     

    دلش پر ز نفخ امیربهادر

    دمش گنده از بوی شیخ مدلس

     

    یکی از برون خلقتش را مشوه

    یکی از درون خاطرش را موسوس

     

    منافق چو یربوع و فاسق چو فاره

    کشنده چو بیش و مهوع چو کرمس

     

    شها گوئی ایزد بننهاده هرگز

    نه اندر سرت هش نه اندر تنت حس

     

    که بر باد دادی سرائی که بودی

    خداوند معمار و عدلش مهندس

     

    بنائی که ایزد بر آن گشته بانی

    اساسی که پیغمبر آن را مؤسس

     

    شهنشاه باید بهر کار باشد

    خردمند و کربز هشیوار و کیس

     

    تو بازیچه کودکانی وزودا

    که خاکت بباد اندر آید چو تونس

     

    نیاموختی دین و دانش ازیرا

    که دیوت ادیب است و غولت مدرس

     

    تو را با شهی کار نبود که هستی

    بخرمن مترس و بخرگاه مترس

     

    چو مس را نتانی زر ناب کردن

    خنک زی که کردی زر ناب را مس

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    اگر از جفای محمدعلی شه

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «اگر از جفای محمدعلی شه بر افتاد بنیاد و بنیان مجلس شگفتی نباشد که در بوستانها ز یک باد پژمرده صد شاخ نرگس» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «تو را با شهی کار نبود که هستی بخرمن مترس و بخرگاه مترس چو مس را نتانی زر ناب کردن خنک زی که کردی زر ناب را مس» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر اگر از جفای محمدعلی شه ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر اگر از جفای محمدعلی شه ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    Loadingذخیره در لیست علاقه‌مندی

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دلیل بازگشت وجه