آموزش‌های ویدیویی
امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد

امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد

  • شعر امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد _ ادیب الممالک 

     

    امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد

    که گشت وعده دیدار من فراموشش

     

    گوزن شیر شکارست و چرخ روبه باز

    دچار کرده ز افسون به خواب خرگوشش

     

    و یا نگاری سیمین بر و بدیع جمال

    به غمزه برده ز دل دانش وز سر هوشش

     

    و یا نگاه پریچهره ای ز نرگس مست

    فکنده است به یکباره مست و مدهوشش

     

    و یا چشیده می عشق و رفته است ز یاد

    همه حمایت امروز و وعده دوشش

     

    و یا مهی بشبستان شدش فروغ افروز

    گرفت تنگ چو جان در کنار و آغوشش

     

    چنان بخواب فروشد که برنینگیزد

    درون قافله بانگ درای چاوشش

     

    ایا نسیم صبا گر رسی به درگه وی

    ز قول بنده بگو محرمانه در گوشش

     

    ز حال خسته نپرسیدی و ندانستی

    که گشته ساغر پر زهر جام پر نوشش

     

    ازین علیل عیادت نکردی ای سرور

    بشکر خود نگشودی زبان خاموشش

     

    خلاصه غفلتت از حال بنده ای نه نکوست

    که گشته سنگین از بار منتت دوشش

     

    عزیز دار چنین بنده را و قدر شناس

    گران خریده ای ارزان بغیر مفروشش

     

    بیا ز من بشنو قصه شهان جهان

    چو کیقباد و چو کیخسرو و سیاوشش

     

    بیا زمن بشنو راز آنکه کرده خراب

    دکان بقال از صلح گربه و موشش

     

    کتاب شیخ حجازی و پوستین و کمند

    کلاه زعفر جنی و چتر و پاپوشش

     

    ز استخاره زاهد بزیر خرقه کید

    ز دیگ جوش فقیر و درون پر جوشش

     

    اگر خطا و گناهی ز بنده ات دیدی

    بپوش و ستر کن از دامن خطا پوشش

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد که گشت وعده دیدار من فراموشش گوزن شیر شکارست و چرخ روبه باز دچار کرده ز افسون به خواب خرگوشش» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «ز استخاره زاهد بزیر خرقه کید ز دیگ جوش فقیر و درون پر جوشش اگر خطا و گناهی ز بنده ات دیدی بپوش و ستر کن از دامن خطا پوشش» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر امیرزاده مهین فتح سلطنت چون شد ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    Loadingذخیره در لیست علاقه‌مندی

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دلیل بازگشت وجه