شعر کاپوت های گران قیمت پوریا پلیکان

شعر کاپوت های گران قیمت پوریا پلیکان

  • شعر کاپوت های گران قیمت پوریا پلیکان

     

    نیمی از من
    مردِ دیگری‌ست
    مردی که دکمه‌های پیراهنش را باز می‌گذارد
    متلک می‌اندازد به پیاده‌رو وُ
    دست می‌کشد به اندامِ زن‌ها
    مُشت می‌زند به دماغ هرچه پلیس
    مست می‌کند کنارِ فاحشه‌ها
    گُل می‌کِشَد با اراذلِ اوباش
    وَ بالا می‌آورد
    گوشتِ زنانی که خورده را
    کنارِ جدول‌ها
    روی کاپوت‌های گران قیمت
    روی تلفن همراه
    روی چراغ‌های راهنما
    روی هرچه چراغ قرمز

    نیمی از من با من فرق می‌کند
    او بمب می‌گذارد توی واژه‌های مودبانه‌ام
    شلیک می‌کند
    به سطرهایی با لحنِ اتو کشیده
    نیمی از من
    خسته شده از زندگی
    خسته شده از خسته بودن
    از واحدهای تجاری وُ مسکونی
    او غار نشین است

    مردی که هر صبح
    _توی آینه _
    چهره‌ی خیسش را جستجو می‌کنم
    مردی که توی قاب گیر افتاده
    وَ با خاموش کردنِ لامپ
    نابود می‌شود

    دیر شد اداره
    باید با کراوات
    خودم را حلق‌آویز کنم

     

    از مجموعه شعر آن سر این جنازه را بگیر

    Instagram & telegram: Pooria_pelican

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    پوریا ‌پلیکان
    Latest posts by پوریا ‌پلیکان (see all)

    One thought on “شعر کاپوت های گران قیمت پوریا پلیکان

    1. sedighe 1346 گفته:

      درودها بر شما ادیب بزرگوار دیدگاه و یا شعرو دلنوشته که تا کنون دراین سایت قراز دادم ندیدم ثبت شده باشد روال عادی نمایش چگونه است،

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *