شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی
در دکانِ عدلتان جای کمی وجدان نبود؟
قیمتِ نان مثل خون دل چرا ارزان نبود؟
دم به دم ازکفر و ایمان دم زدید اما چرا
در پسِ این گفتهها یکذرههم ایمان نبود؟
آدمی با خوردن گندم به خاک افتاده شد
زیر پاهای شما دنیا چرا لرزان نبود؟
از برین گفتید و چشم ما جهنم دیده است
وعدههای پوچتان یک بازی پنهان نبود؟
دست در دست خدا بودید و غم میکاشتید؟
دستهایشومتان همدست با شیطان نبود؟
با عدالت بر همه آزادگی بخشیدهاید
راه آزادیتان درگوشهی زندان نبود ؟
شاعر: معصومه شفیعی
آدرس اینستاگرام:
shafie.masume
شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی
در دکن عدلتان کمی وجدان نبود
غزل در دکان عدلتان جای کمی وجدان نبود
غزل اعتراضی معصومه شفیعی
غزل سیاسی معصومه شفیعی
غزل اجتماعی معصومه شفیعی
شعر سیاسی معصومه شفیعی
شعر اجتماعی معصومه شفیعی
شعر اعتراضی معصومه شفیعی
Latest posts by پوریا پلیکان (see all)
- اوزان و بحرهای شعر فارسی - سپتامبر 24, 2023
- اشعار، ترجمهها و نقدهای احمد شاملو - سپتامبر 13, 2023
- اشعار احمد شاملو + بیوگرافی - سپتامبر 10, 2023
بسیار زیبا به خواهر عزیزم افتخار میکنم