شعر جنبش واژه زیست سهراب سپهری

پشت كاجستان برف – جنبش واژه زیست

  • پشت كاجستان برف – شعر جنبش واژه زیست سهراب سپهری

     

    پشت كاجستان برف

    برف، يك دسته كلاغ

    جاده يعني غربت

    باد، آواز، مسافر، و كمي ميل به خواب

    شاخ پيچك و رسيدن، و حياط

    من ، و دلتنگ، و اين شيشه خيس.

    مي نويسم، و فضا.

    مي نويسم ، و دو ديوار ، و چندين گنجشك.

    يك نفر دلتنگ است.

    يك نفر مي بافد.

    يك نفر مي شمرد.

    يك نفر مي خواند.

    زندگي يعني يك سار پريد

    از چه دلتنگ شدی؟

    دلخوشی ها کم نیست: مثلا این خورشید

    كودك پس فردا،

    كفتر آن هفته.

    يك نفر ديشب مرد

    و هنوز ، نان گندم خوب است.

    و هنوز ، آب مي ريزد پايين ، اسب ها مي نوشند.

    قطره ها در جريان،

    برف بر دوش سكوت

    و زمان روي ستون فقرات گل ياس.

     

    دلخوشی ها کم نیست مثلا این خورشید

    همانطور که می دانیم نام این شعر «جنبش واژه زیست» است اما در میان مردم با نام های «دلخوشی ها کم نیست مثلا این خورشید» و «ستون فقرات گل یاس» نیز شناخته می شود.

     

    شعر جنبش واژه زیست سهراب سپهری به انگلیسی

    The Animate Word Of Life

    Behind the pinery, the snow.

    The snow, a swarm of crows.

    The road means nostalgia.

    The wind, the song, the traveller and a slight inclination to sleep.

    The ivy’s crest, the arrival, and the yard.

    I, and nostalgia, and this wet glass.

    I write, and the space.

    I write, and two walls, and a few sparrows.

    Someone is grieving.

    Someone is weaving.

    Someone is counting.

    Someone is singing.

    Life means: a starling flew away.

    What made you gloomy?

    Consolations are not few. For instance, this sun,

    Tomorrow’s babes, last week’s pigeon.

    Someone died last night.

    And wheat bread is still fine.

    And water is still pouring down. Horses are drinking.

    Drops are falling.

    Snow weighs on the Shoulders of Silence.

    And Time on the Spine of the Lilac.

     

    پیشنهاد ویژه برای سهراب سپهری:

    شعر پشت دریاها سهراب سپهری

    شعر اهل کاشانم – صدای پای آب سهراب سپهری

    شعر مسافر سهراب سپهری

    شعر ساده رنگ سهراب سپهری

    شعر نیلوفر سهراب سپهری

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    مطالب بیشتر در:

    سهراب سپهری

     

    اشعار سهراب سپهری

     

    مجموعه شعر حجم سبز

     

    اینستاگرام سهراب سپهری

     

    پشت کاجستان برف

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «پشت كاجستان برف/ برف، يك دسته كلاغ/ جاده يعني غربت/ باد، آواز، مسافر، و كمي ميل به خواب» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین سهراب سپهری که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای سهراب سپهری بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «قطره ها در جريان،/ برف بر دوش سكوت/ و زمان روي ستون فقرات گل ياس.» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر جنبش واژه زیست سهراب سپهری

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر جنبش واژه زیست سهراب سپهری بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

    دلخوشی ها کم نیست مثلا این خورشید

    نام اصلی این شعر جنبش واژه زیست است اما در میان مردم به دلخوشی ها کم نیست مثلا این خورشید، پشت کاجستان برف و از چه دلتنگ شدی نیز معروف است.

     

    از چه دلتنگ شدی

    دلخوشی ها کم نیست: مثلا این خورشید كودك پس فردا، كفتر آن هفته.

    سهراب سپهری می گوید چرا دلتنگ باشیم وقتی دلخوشی های کوچکی در این زندگی وجود دارد.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    پوریا ‌پلیکان
    Latest posts by پوریا ‌پلیکان (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *