شعر گل کاشی سهراب سپهری

باران نور که از شبکه دهلیز بی پایان فرو می‌ریخت – گل کاشی

  • باران نور که از شبکه دهلیز بی پایان فرو می‌ریخت – شعر گل کاشی سهراب سپهری

     

    باران نور

    که از شبکه دهلیز بی پایان فرو می‌ریخت

    روی دیوار کاشی گلی را می‌شست

    مار سیاه ساقه این گل

    در رقص نرم و لطیفی زنده بود

    گفتی جوهر سوزان رقص

    در گلوی این مار سیه چکیده بود.

    گل کاشی زنده بود

    در دنیایی راز دار،

    دنیای به ته نرسیدنی آبی.

    هنگام کودکی

    در انحنای سقف ایوان‌ها،

    درون شیشه‌های رنگی پنجره‌ها،

    میان لک‌های دیوارها،

    هر جا که چشمانم بیخودانه در پی چیزی ناشناس بود

    شبیه این گل کاشی را دیدم

    و هر بار رفتم بچینم

    رویایم پرپر شد.

    نگاهم به تار و پود سیاه ساقه گل چسبید

    و گرمی رگ‌هایش را حس کرد:

    همه زندگی ام در گلوی گل کاشی چکیده بود.

    گل کاشی زندگی دیگر داشت.

    آیا این گل

    که در خاک همه رویاهایم روییده بود

    کودک دیرین را می‌شناخت

    و یا تنها من بودم که در او چکیده بودم،

    گم شده بودم؟

    نگاهم به تار و پود شکننده ساقه چسبیده بود.

    تنها به ساقه اش می‌شد بیاویزد.

    چگونه می‌شد چید

    گلی را که خیالی می‌پژمراند؟

    دست سایه‌ام بالا خزید.

    قلب آبی کاشی‌ها تپید.

    باران نور ایستاد:

    رویایم پرپر شد.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    مطالب بیشتر در:

    سهراب سپهری

     

    اشعار سهراب سپهری

     

    مجموعه شعر زندگی خواب‌ها

     

    باران نور که از شبکه دهلیز بی‌پایان فرو می‌ریخت

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «باران نور / که از شبکه دهلیز بی پایان فرو می‌ریخت / روی دیوار کاشی گلی را می‌شست» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین سهراب سپهری که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای سهراب سپهری بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «چگونه می‌شد چید / گلی را که خیالی می‌پژمراند؟ / دست سایه‌ام بالا خزید. / قلب آبی کاشی‌ها تپید. / باران نور ایستاد: / رویایم پرپر شد.» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر گل کاشی سهراب سپهری

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر گل کاشی سهراب سپهری بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

    برای ورود به اینستاگرام سهراب سپهری اینجا کلیک کنید.

    پیشنهاد ویژه برای سهراب سپهری:

     

    شعر پشت دریاها سهراب سپهری

    شعر اهل کاشانم – صدای پای آب سهراب سپهری

    شعر مسافر سهراب سپهری

    شعر ساده رنگ سهراب سپهری

    شعر نیلوفر سهراب سپهری

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    پوریا ‌پلیکان
    Latest posts by پوریا ‌پلیکان (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»